به گزارش ای بی سی نیوز شرکت Cancer Research UK از وبگردها خواسته است تا دهها هزار تصویر از سلولهای سرطان پستان را که از تحقیقات گوناگون به دست آمده است، بررسی کنند و به شناسایی سلولهای توموری کمک کنند. هنگامی داوطلبان سلولهایی را که رنگ زرد گرفتهاند شناسایی میکنند، نتیجه را برای پژوهشگران میفرستند تا از انها برای تچزیه و تحلیل روندها میان این سلولها و درمان بیمار استفاده کنند.
هر که داوطلب میشود، ابتدا باید یک آموزش کوتاهمدت بگذراند و دانشمندان کار این داوطلبان را وارسی میکنند تا اشتباه را به حداقل برسانند.
چنین دعوتی بیسابقه نیست. "شهروند- دانشمندان" پیش از این نیز به شتاب بخشیدن به اکتشافات در رشتههایی مانند زیستشناسی، ستارهشناسی و باستانشناسی کمک کردهاند.
و شرکتهای بازرگانی و بازاریابی سالهاست که از "جمعسپاری" یا "برونسپاری اجتماعی" (crowdsourcing) اینترنتی برای تبلیغ فراوردهها و خدماتشان استفاده کردهاند. همچنین شماری از وبسایتهای مراقبتهای بهداشتی نیز از این روش استفاده کردهاند.
یک مورد مشهور از جمعسپاری بوسیله وب سایت اشتراک دادههای بهداشتی Patientslikeme.com مستقر در کمبریج ماساچوست که اطلاعات بهداشتی را برای پژوهش جمعآوری میکند، انجام شد. این سایت بیش 100 هزار فرد را به مشارکت جلب کرده است که نمایانگر بیش از 500 بیماری هستند.
هنگامی در سال 2008 یک بررسی در ایتالیا نشان داد که داروی لیتیوم ممکن است پیشرفت بیماری ALS یا لوگریک را به تاخیر بیندازد، حدود 450 عضو جامعه ALS بر روی این سایت تصمیم گرفتند، این نظریه را به آزمایش بگذارند. آنها در طول 9 ماه نشان دادند که این درمان بیتاثیر است.
این نتایج در سال 2011 در نشریه "نیچر بیوتکنولوژی" منتشر شد، و احتمالا برای اولین موردی بوده است که یک شبکه اجتماعی در زمان واقعی برای پایش درمان بیماران به کار رفته است.
بن هیوود، بینانگذار و رئیس Patients Like Me میگوید: "جمعسپاری پزشکی با دخیل کردن بیماران و واداشتن آنها به در اختیارگذاشتن تجربهها و دادههایشان، باعث پیشرفت در شناخت یک بیماری شود. به این ترتیب این روش هم برای جامعه و هم برای افراد سودمند است."
اما رویکرد جمعی به پژوهش پزشکی مشکلات بالقوه خودش را هم دارد.
کتین اشمیتز، استادیار اپیدمیولوژی در دانشکده پزشکی پرلمن دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: "سایتهای جمعسپاری راهی جدید برای برای آشنایی افراد مبتلا به بیماریهای کمتر شایع و پژوهشگران است، و این مزیتی بزرگ است. اما مسئلهای که باید مورد توجه باشد، سوگیری (bias) افرادی است که با این وبسایتها ارتباط میگیرند و آنهایی که این کار را نمیکنند. ما میدانیم که این دو گروه بیماران با یکدیگر متفاوتند."
اما به گفته اشمیتز میتوان بر مشکلات ناشی از سوگیری غلبه کرد، و این سوگیریها در کارآزماییهایی که بوسیله کارشناسان علمی انجام میشود، نیز وجود دارد.
به گفته او در حالیکه دانشمندان بیشتری به سایتهای شبکهسازی اجتماعی بهداشت روی میآورند، دادههای گزارششده بوسیله بیماران به طور فزایندهای مورد استقبال جامعه علمی قرار میگیرد. اشمیتز گفت خود از وب سایت Patients Like Me استفاده کرده است تا با افرادی مبتلا به ادم لنفاوی، تورم گرههای لنفاوی در نتیجه درمان سرطان، ارتباط برقرار کند.
البته او میگوید درباره نتایج حاصل از جمعسپاری باید احتیاط به خرج داد و نباید کار یک آسیبشناس تعلیمدیده را به هر فردی با یک لپتاپ سپرد.